ظاهر هویدا، خواننده پیشگام افغانستان صبح امروز، دوشنبه پنجم مارس۲۰۱۲ در هامبورگ آلمان درگذشت.
هویدا از در ۲۸فوریه ۱۹۴۵ میلادی در یک خانواده روشنفکر دیده به دنیا گشود. پدرش اهل شعر و فرهنگ وصاحب ذوق بود.
وقتی او پنج ساله بود علاقمند به موسیقی شد و پدرش همان وقت که در بلخ کارمند دولت بود، زمینه سازی کرد تا برای آموزش او و برادرش کبیر هویدا معلمی استخدام کند. این اساس آموزش موسیقی او شد.
ظاهر هویدا ابتدا به نواختن سازهای مختلف موسیقی آغاز کرد و سپس راه خواننده شدن را در پیش گرفت. کبیر هویدا برادر او، نوازنده پیانو است.
ظاهر هویدا از اولین خواننده هایی بود که در همکاری با عزیز آشنا گروه آماتوران را در سالهای چهل و پنجاه خورشیدی ایجاد کرد.
آماتوران برای نخستین بار موسیقی را در میان خانواده های روشنفکر کابل وارد کرد و آغاز یک فصل جدیدی در تاریخ موسیقی معاصر افغانستان اندکه در ایجاد موسیقی پاپ افغانی نقش به سزایی دارند.
در ۱۳۵۱ خورشیدی او برای تحصیل موسیقی به ایران رفت. در آنجا ترانه های افغانی را در رادیو تلویزیون ایران خواند. با ترانه "کمر باریک من" که در اصل ترانه محلی بدخشان افغانستان است در ایران به شهرت رسید و سپس بسیاری از خواننده های ایرانی و تاجیک آن را اجرا کردند.
ظاهر هویدا از خواننده های صاحب سبک بود
ظاهر هویدا از خواننده های صاحب سبک بود و به دلیل مشخصات صدایش کمتر کسی می توانست او را تقلید کند.
در ۱۹۶۶ میلادی ظاهر هویدا و ببرک وسا و جمعی دیگر برای آموزش موسیقی به مسکو رفتند و در آنجا در موسسه دولتی هنر های زیبا به دلیل صدای محک و رسایی که داشت او را در بخش اپرا تحت آموزش قرار دادند.
نزدیک به پنجاه سال از عمرش را صرف موسیقی کرد. کم می خواند ولی توجه داشت هر اثرش یک قطعه ماندگار از نظر شعر و موسیقی باشد.
هویدا در سالهای پنجاه خورشیدی در رادیو و تلویزیون افغانستان تهیه کننده و مجری برنامه های تفریحی بود و جمعه ها میلیونها شنونده منتظر برنامه اش می بودند که در آن مطالب جالب و سرگرم کننده همراه با نقد اجتماعی پخش می شد. اخیرا او در فیلمی به نام عقاب نقش بازی کرد.
در سالهای که افغانها دسته دسته به مهاجرت مجبور شدند یکی از ترانه های او محبوب دلها شد و در هر خانواده ای این ترانه را گوش می کردند و با شنیدن آن از عزیز رفته یا در حال سفر یاد می کردند. این ترانه چنین است:
شنیدم از اینجا سفر می کنی ... تو آهنگ شهر دیگر می کنی...کجا می روی آرزویم کجا... همان لحظه ای آشنایی تو... گمان برده بودم جدایی تو...
قرار بود ظاهر هویدا شصت و هفتمین سالروز تولدش را با دخترش ژاله و پسرانش آرش و مسیح که آنها نیز خواننده و اهل موسیقی اند و با برادرش کبیر هویدا و دوستان قدیمش که در گروه آماتوران با او همراه بودند در ۲۸ فوریه امسال در آلمان جشن بگیرد.
به دلیل مشخصات صدای ظاهر هویدا، کمتر کسی می توانست او را تقلید کند
سه ماه پیش بود که ببرک وسا با من تماس گرفت و گفت اگر ممکن است با ظاهر هویدا تماس بگیرم. برایش تلفن کردم و کمی از این سو و آن سو سخن زدیم، گفت می خواهد در جشن تولدش در مورد زندگی و هنرش و در مورد کارهایش با تلویزیون فارسی بی بی سی صحبت کند.
او خواست امتیاز پخش کنسرتش را به بی بی سی بدهد. این طرح از سوی مسئولان تلویزیون فارسی با استقبال روبرو شد. دوباره دوهفته ای پیش با او در مورد نهایی کردن این برنامه صحبت می کردم که گفت صحتش خوب نیست و برنامه با تاخیر روبرو شده است.
گفت: "می خواهم مانند برنامه ببرک وسا، خودت یک برنامه ای در مورد من و خانواده ام تهیه کنی، و در این برنامه نه فقط من، بلکه خانواده هویدا همه با تو برای بیننده های تلویزیون بی بی سی صحبت می کنند ولی اجازه بده دوباره در اواخر ماه مارس تماس بگیرم و جزئیات را در مورد این برنامه با خودت نهایی کنم زیرا اکنون بیماری مجالم نمی دهد تا در موعد مقرر این امر عملی شود"
ولی این فرصت پیش نیامد و در همان شماره تلفن که با خودش صحبت می کردم زنگ زدم این بار پسرش مسیح پاسخ داد گفت پدرش در ناحیه گوش سرطان دارد ولی در زیر بار داروهای سنگین ضد درد تاب نیاورد و درگذشت.